یه حجم سفید مطلق !
چهارشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۳، ۱۲:۰۴ ب.ظ
<<هو الحکیم>>
همیشه وقتی بالای ابرا بودم دلم میخواست دستامو باز کنم و خودمو از وسطش پرت کنم پایین ..
یه حجم سفید مطلق ..
یه اشباع کامل از نور و پاکی .. و سکوت ..
الان که فکر میکنم این حسیه که از بچگیم داشتم .. همیشه دلم میخواست برم رو اون نخل بلند خونه همسایه بشینم که بتونم ب ابرا دست بزنم ..پروازو دوست داشتم چون فکر میکردم میتونم وقتی تو هواپیمام دستامو باز کنم و ابرا رو لمس کنم و بخورمشون ..
ابر و آسمون برام همیشه معنای آرامش و سکوت داشته و داره ..
امروز جاده تماما از گدوک به بعد ابر بود و بارون .. ابر چسبیده به زمین ...
از اون بالا بازم تجربه همون حس همیشگی ..
دلم میخواد اون آرامش و سکوت و سفیدی و نور مطلق و تجربه کنم ..
۹۳/۱۲/۲۷