FIRST SKY

میجویمش، با من باش ...

میجویمش، با من باش ...

FIRST SKY

وقت آن امد که من سوگندها را بشکنم
بندها را بر درانم پندها را بشکنم
چرخ بد پیوند را من برگشایم بند بند
همچو شمشیر اجل پیوندها را بشکنم
پنبه ای از لاابالی در دو گوش دل نهم
پند نپذیرم ز صبر و بندها را بشکنم
مهر برگیرم ز قفل و در شکر خانه روم
تا ز شاخی زان شکر این قندها را بشکنم

تا به کی از چند و چون ؟ آخر ز عشقم شرم باد !
کی ز چونی برتر آیم چندها را بشکنم ؟

آخرین مطالب
نویسندگان

۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۴ ثبت شده است

۱۲:۵۴۲۹
فروردين

بسم الله

سوال دقیقا اینه:

این حس اسمش چیه ؟! احیانا حسودی ؟! frown

بعد دو ماه هنوز ازش سر در نیاوردم !

 

خدایا، پلیز هلپ 
 

۲۲:۱۰۲۷
فروردين

هو الحق

همیشه،
یه آسمون ابری و هوای خنک
جیغ و داد هفت هشتا پسر بچه تو بازی فوتبال
پیچیدن باد تو چادرت
و یه ایستک انگور قرمز
میتونه حستو عوض کنه
و اگه به همه ی اینا یه رفیق و نم نم بارونو اضافه کنی، دنیاتم عوض میشه !
****
مثل همیشه ساعت یادمون رفت، ولی خدا هوامونو داشت، خدایا شکرت ؛)
* بارون طبق معمول نبودی ولی خیسمون کردیاlaughwink


 

۰۸:۳۰۲۷
فروردين

بسم الله الرحمن الرحیم

آورده اند که در زمانی دور، آسمانی به همراه دوستان میزیستندی که سخت دلبسته ی دیبی شده بودندی و روزها و شب ها همه از پی هم از برای او دلتنگی ها کردندی!
و آنقدر اسب بودندی که شبی از شب های مهم امتحانات خواب او را دیدندی !
و به این نتیجه رسیدندی که عجب اسب باشعوری بودندی !

laugh

بارخدایا ! این قبیل دیوانگان را شفا عطا فرما !
الهی آمین


 

۱۳:۴۹۱۲
فروردين

بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بسیار بخشنده ی مهر گستر

میدونی چی برام جالبه؟
من اینجام ولی آرومم!
برام جالبه که تو این شهر خبری از دلتنگیای همیشگی نیست، آرامش داره این خونه انگار!
انگار هنوزم اینجایی، اونقد واضح که نبودت خیلی کم حس میشه!
نه فقط من، بقیه هم آروم ترن، انگار آرامشت از در و دیوار این خونه به وجود هممون تزریق میشه!
تو شهری که همیشه ازش فرار میکردم حالا آرومم !
و این خیلی عجیبه ! حتی از خوابی که دو شب پیش دیدم هم عجیب تر !

***************

حس می کنم دارم اون آرامش و سکوت و سفیدی و نور مطلق و تجربه می کنم  ^-^



 

۰۰:۳۰۰۱
فروردين

هو الحق ..
نشد .. ینی نذاشتن که بشه ..
همه اشون .. خودشون امروز اومدن پیشت ولی هیچ کس منو برا دیدنت نیاورد .. همش میگن یه روز دیگه .. یه روزی که معلوم نیست کی میرسه ..
نمیتونم .. نمیتونم به این فکر کنم که الان چقدر تنهایی .. میدونم منتظری .. همه اتون منتظرین .. ولی انگاری امشب انتظارت بی نتیجه اس .. و من عذاب میکشم از اینکه به حس تنهاییت فکر کنم .. عذاب میکشم وقتی با خودم فکر میکنم با دیدن بقیه چه حالی میشی .. عذاب میکشم از چشم انتظار گذاشتنت ..
میخواستم بیام .. میخواستم پیش تو باشم .. میخواستم هیچ کدوممون تنها نباشیم، ولی ..

من نتونستم بیام .. میشه اینبار تو بیای ؟!

***************

تا حالا شده دوتا سال تحویل با #گریه ..