FIRST SKY

میجویمش، با من باش ...

میجویمش، با من باش ...

FIRST SKY

وقت آن امد که من سوگندها را بشکنم
بندها را بر درانم پندها را بشکنم
چرخ بد پیوند را من برگشایم بند بند
همچو شمشیر اجل پیوندها را بشکنم
پنبه ای از لاابالی در دو گوش دل نهم
پند نپذیرم ز صبر و بندها را بشکنم
مهر برگیرم ز قفل و در شکر خانه روم
تا ز شاخی زان شکر این قندها را بشکنم

تا به کی از چند و چون ؟ آخر ز عشقم شرم باد !
کی ز چونی برتر آیم چندها را بشکنم ؟

آخرین مطالب
نویسندگان

۵ مطلب در شهریور ۱۳۹۳ ثبت شده است

۱۸:۰۵۲۹
شهریور

حال آدم که دست خودش نیست؛

عکسی می بیند، ترانه ای می شنود، خطی می خواند، اصلا هیچی هم نشده، یکهو دلش ریش می شود .. 

حالا بیا وُ درستش کن ..

آدمِ دلگیر منطق سرش نمی شود  !

برای آن ها که رفته اند، آن ها که نیستند؛

می گرید، دلتنگ می شود، حتی برای آنها که هنوز نیامده اند ..


دل که بلرزد، دیگر هیچ چیز سرِ جای درستش نیست ..


این وقت ها انگار، کنار خیابانی پر تردد ایستاده ای، تا مجال عبور پیدا کنی ..

هم صبوری می خواهد، هم آرامش، که هیچکدام نیست ..


آدم تصادف می کند، با یک اتوبوس خاطره های مست ..





(نویسنده متن، ناشناس)




#تو هر شهر دنیا که بارون میاد، خیابونی گم میشه تو بغض و درد

   تو بارون مگه میشه عاشق نشد، تو بارون مگه میشه گریه نکرد .. ؟!





۱۹:۵۲۲۸
شهریور

دلم گرفته، بی دلیل .. 

دلم یه عالمه گریه می خواد :( 




۲۰:۵۵۲۵
شهریور

بسم الله


وای خدایا باورم نمیشه ...

عجیب ترین چیز و یکی از بعید ترین خواسته هام امروز انجام شد  :)


قدیمی ترین قدیمیترین دوستمو امروز اومد خونمون ...


خوابیده بودم که گوشیم زنگ زد، شماره غریبه ...

بنا به عادت گوشیو دادم به مامانمو دوباره خواستم بخوابم که دیدم مامانم میخنده ...

من o_O 

مامان کیه ؟

مامانم :-) 

از رو حرفاش فهمیدم که دوستمه اونم کی .... انقد هیجان زده شدم که خوابم کامل پرید، پاشدم تند تند خونه رو مرتب کردم ضرفا رو درآوردمو دوباره شستمو دستمال کشیدم :-D

بالاخره اومد ....

کلی شیطنت کردیم و خاطره بازی ...

میگم براتون ایشاالله :) 


خدایا، خیلی شادم .. آروم شدم ... آرومم کردی و خوشحال ... مثل همیشه ..

ممنووووووووووووووووووووونتم :)

۱۵:۵۴۲۵
شهریور

هرچه نوشتیم بر باد رفت :| 


بعدا مینویسمش دوباره !

A3man ..
۱۶:۳۰۲۴
شهریور

برای نوشتن مطالب خاصی این وبلاگو راه انداختم ولی نشد..

برنامه هام انقدر شلوغ شد که نفهمیدم چطوری این همه مدت گذشته و من هیچی ننوشتم ..



شروع میکنم دوباره ایشاالله ..